در هر جمعی که میروی بحث
سر این است که «چه میشود؟... کاری میتوان کرد؟... چه میتوانیم بکنیم؟... چه
باید کرد؟...». آمیزهای از امید و نومیدی و انتظارات سرخورده و نارضایی و انقطاعهای
عاطفی در روح و روان آدمها سرگردان است. آنچه میتواند تا اندازهای جلوی
افسردگی و بروز هیجانهای کورِ ناشی از عذاب وجدان را بگیرد کشیدن افسار انتظار
است.
ما چه کشتهایم که الان
انتظار دروی آن را داریم؟! کدام مطالبۀ تاریخی است که دههها و سدهها پیگیر شدهایم
که اکنون انتظار تحققش را داریم؟! کدام رویای مشترک ... ؟!
این که در دنیا سطوح
بالاتری از حیات اجتماعی و رفاه وجود دارد یا اینکه ما خودمان پیشتر سطوح بالاتر
رفاه (چقدر واقعی و پایدارش را خدا میداند) را تجربه کرده باشیم دلیلی بر آن نیست
که ما هم اکنون باید در سطح بالای حیات اجتماعی و رفاه زندگی کنیم – اگرچه
همین الان هم اوضاع رفاهمان از خیلی جاهای دنیا به وضوح بدتر نیست.
عذابی که اکنون کشور را
درگیر خود کرده محصول اشتباهات، کاستیها، بیعملیها و انحرافات تاریخی متعدد
است. عذاب یک وضعیت چسبناک است. خلاصی از آن با تغییرات و هیجانات ناگهانی اتفاق
نمیافتد. بدتر توان آدم را تحلیل میبرد. رستگاری مسئلۀ کوتاهمدت نیست که بدون
بازخوانی تاریخ و ریشهیابی عذاب و برنامهریزی بلندمدت (آنقدر بلند که عمرمان قد
ندهد)، بتوان به هیچ اتفاق و تغییر کوتاهمدتی برای محقق شدناش دل بست. عذاب از
آگاهی، اراده، اختیار و انتخاب موثر تهی است. عذاب بستر تولد آنها است؛ محل تولد
روایتهای جدید و فراگیر!
پل میان عذاب و رستگاری،
درد است. درد زمانی آغاز میشود که مسئولیت اشتباهات، کاستیها، بیعملیها و
انحرفات گذشته را تماماً به عهده بگیری و بدون آنکه مبرّا یا مقهور شوی، در امتداد
آن، برای تحقق آرزو و آرمانت – اگر به کلّی فراموششان نکرده باشی - آهسته و پیوسته
گام برداری.
آنچه برای ثبات روح و روان
اجتماع در ابعاد و اندازههای گوناگون، در شرایط کنونی، لازم است - اگرچه کافی
نیست، دو بال دارد:
1. محسوس و
مشخص کردن انتظارات
2. تغذیه و مراقبت
مستمر از آن
انتظارت ما متناسب با مسیر
تاریخی که طی کردهایم – از خرابکاریها گرفته تا دستاوردهای رهاشده و آرزوهایی که
فراموش کردیم - نیست. تنها با پایبندی به این هر دو بال است که میتوان انتظار را
به وضعیت طبیعی (ارگانیک!) آن بازگرداند و به رشد و بالیدنش دل بست و از گزند
هیولای هفتسر انتظار در امان ماند.
Brer; 2011 |