ز بیدمزی زنخد از طومعه دوّار میریسد
- قلم بر جمله هذیان کش
زبان از لال بیرون شد
غروب از غار،
- دم در کش
چنان چون معجزی نرسیده بر شاخک
در آن اقشار
بیمانند
چنان چون میوتی در باد بر دارخ
برگاباد
ابرا ابر
چو مرهامی به زخم آتشینضمّاد
چو مرهامی به زخم آتشینضمّاد
سوداسود
زهرآکند
شعور از وهم برچیدان
شهار از دود نعشانعش
زبان از هول در خفیت
فغان از خشم ژژخایک
زهی نام نمادینم
زهی نام نمادینم
زهی اندوه آدینم
زهی اندوه آدینم
زبان در کام و من پرّان
زبان بر خوان و من پر ده
چه میخوانم چه میدانم
شهار از دود نعشانعش
زبان از هول در خفیت
فغان از خشم ژژخایک
زهی نام نمادینم
زهی نام نمادینم
زهی اندوه آدینم
زهی اندوه آدینم
زبان در کام و من پرّان
زبان بر خوان و من پر ده
چه میخوانم چه میدانم
نمیدانم نمیدانم
از آوازان آدینه
از اگیاهان نغماگین
از ارماز نمادینم
از آوازان آدینه
از اگیاهان نغماگین
از ارماز نمادینم
آبان ۱۳۹۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر