سه چهار سال پیش زمین مجاور خانه را به عنوان بلندمرتبه سازی تخریب و گودبرداری مفصلی کردند، شش هفته طبقه زیر زمین و همین تعداد طبقه روی زمین در متراژی به نسبت اندک. بعد از مقداری حفر زمین و عاصی کردن همسایهها نوبت به زهکشی رسید. به دلیل وجود قنات در منطقه قبل از کندن باید آب را از عمق زمین خارج میکردند. چند هفته آب در دو لوله با قطر دست کم ده سانتیمتر روانهی جوی آب شد. کف پارکینگ خانه فرو ریخت. در این میان بجای دلجویی و ترمیم خرابی حرف این بود که پروژه ما میلیاردیست، ساختمان شما را هم میخریم. بعد از برو بیا و دعوا و مرافعه و شکایت و شکایتکشی بالاخره مشکل کف پارکینگ با کَوَلگذاری و ماسه و سیمان حل شد. اما چند هفته بعد از این داستان یک روز صبح کارگاه به کلی جمع شده بود، نه اثری از کارگرها بود نه اثری از مواد و مصالح ساختمانی. کاشف به عمل آمد که سازندگان وامی که از بانک برای ساخت و ساز ملک مذکور گرفتهاند را به جیب زده و گریختهاند. معلوم نیست زمین با کدام ثمن بخس معامله شده بوده که در نهایت ظاهراً در مقابل مبلغ وام ارزشی برای حراست نداشته است.
گود دو سه سال زیر آفتاب و باد و باران و گاهی هم برف و زلزله ماند و گوش کسی بدهکار هیچ نامه و شکایتی نبود، تا این که بالاخره چند شب پیش با مراجعه شبانه کامیونها نیمی از آن پر شد و مابقی نیز قرار است در شبهای آتی پر شود.
قیطریه تهران
۵ بهمن ۱۳۹6
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر