از جمله ناسزاهای جدید میتوان به Ageist اشاره کرد (بر وزن Racist یا Sexist یا ناسزاهای دیگری از همین دست). Agist کسی است که بخاطر شرایط سنّیِ افراد نسبت به ایشان تبعیض قائل میشود. Agism غالباً زمانی اتفاق میافتد که شخصی بخاطر سنش نادیده گرفته میشود. مثلا اینکه فکر کنیم کسی صرفاً بخاطر اینکه زیادی پیر یا جوان است و توان درک مفاهیم پیچیدۀ ما را ندارد، و درنتیجه نباید ببیند، بشنود، حضور داشته باشد یا مشارکت کند.
بیماریهای جدید یکی دوتا نیستند. مهمترین نمونهاش دیابت نوع دوم که ظاهراً بیش از هر چیزی زاییدۀ دوران جدید است. تحرک کم و انباشت قند و کربوهیدرات زیاد و ... . از این زاویه شاید بتوان Agesim را هم پدیدهای نورسیده نامید، به این معنا که احتمال بروزش به طرز چشمگیری نسبت به گذشته بیشتر است:
انباشت درهمپیچیدهای از برساختهها و سیاهههای درهمتنیــده
و دشواری مایوسکنندهی انتقال!
بیانتقال
چه فایده؟
* * *
این
اجرا مربوط به سال 1985 در بیرمنگام است، زمانی که راحتفتحعلیخان نوجوانی ده
یازده سال بیشتر نیست و در کنار پدرش فرّخ و عمویش نصرت - در میان قوالانی که
اکنون دیگر ده دوازده سال است شهرتشان جهانی شده آواز میخواند.
اجرای زنده موسیقی در سنتهای شرقی بیشتر از جنس آزمونوخطاهای بیپروا و تجربه (Experiment) است تا نمایش سنجیدگی و هندسه. آنچه اجرای همخوانان پاکستانی را برجسته میکند این است که این سطح از بداههپردازی (اجرای تجربی) نه به صورت فردی، که به صورت گروهی انجام میشود - آن هم به صورت ریتمیک با دور نسبتاً تند، بدون اینکه فرصت زیادی برای نفس کشیدن باقی بماند.
در این گونه، معنا در کلیت اجرا جلوهگر میشود نه در تکتک اجزا، به همین دلیل انرژی اجرا بیش از آن که صرف تحریرهای ژوست و هماهنگی میلیمتری اجزا شود صرف پشتیبانی و ارتباط میشود. نتیجه اینکه شنونده از شنیدن صدای نارسِ راحت در میان جوشوخروش اصوات پرحجم و مهیب بزرگسال نه تنها زده نمیشود که لذتی فراتر از شنیدن اصوات و آواها میبرد - انگار ضیافت با شکوه قدکشیدن موجودی زنده را از نزدیک تماشا کند.
اجرای زنده موسیقی در سنتهای شرقی بیشتر از جنس آزمونوخطاهای بیپروا و تجربه (Experiment) است تا نمایش سنجیدگی و هندسه. آنچه اجرای همخوانان پاکستانی را برجسته میکند این است که این سطح از بداههپردازی (اجرای تجربی) نه به صورت فردی، که به صورت گروهی انجام میشود - آن هم به صورت ریتمیک با دور نسبتاً تند، بدون اینکه فرصت زیادی برای نفس کشیدن باقی بماند.
در این گونه، معنا در کلیت اجرا جلوهگر میشود نه در تکتک اجزا، به همین دلیل انرژی اجرا بیش از آن که صرف تحریرهای ژوست و هماهنگی میلیمتری اجزا شود صرف پشتیبانی و ارتباط میشود. نتیجه اینکه شنونده از شنیدن صدای نارسِ راحت در میان جوشوخروش اصوات پرحجم و مهیب بزرگسال نه تنها زده نمیشود که لذتی فراتر از شنیدن اصوات و آواها میبرد - انگار ضیافت با شکوه قدکشیدن موجودی زنده را از نزدیک تماشا کند.
۲۵ فروردین
۱۳۹۷
۲۷ رجب
۱۴۳۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر