🔸 بخشهایی از تاریخ معاصر ترکیه به بهانۀ مرور یک کتاب 🔸
نرخ تورم ترکیه ۱۹۸۰ - ۱۹۶۵ |
در تابستان 1980 ترکیه کشوری بود که گویی با خود در جنگ است. ترورهای سیاسی، خشونت، کشتارهای گاه و بیگاه و فعالیتهای مسلحانه، زندگی روزمره را راکد کرده بود. کشور از نظر اقتصادی و سیاسی به زانو در آمده بود. بیکاری بیداد میکرد. تورم سه رقمی شده بود. سه دهه سیاستهای دولت نگهبان هیچ نتیجهای نداده بود. در کشور همسایه ایران، انقلاب، حکومت را زیر و رو کرده بود و اینبار چه بسا هراس بروز اتفاقی مشابه انقلاب اسلامی 1979 در ایران نیز در شکلگیری و تحریک ذهنیت دولت نگهبان بیتاثیر نبوده باشد.
کودتای 1980 حتی برای ترکیهای که به هیچ رو با کودتای نظامی غریبه نبود نیز بیسابقه بود. قریب به 600 هزار نفر در سراسر کشور بازداشت شدند. ارتش با تانک به خیابان آمد. 50 نفر در ملأ عام اعدام شدند. مجلس منحل، دولت تعطیل و همه احزاب بسته شدند. چپ و راست و اسلامگرا را گرفتند و به زندان انداختند. قانون اساسی در سال 1982 تغییر کرد و با مصون کردن دولت در مقابل مردم دستش را بازتر از قبل نمود.
پس از کودتای 1980، کنعان اِرون به عنوان رئیس دولت و معاون نخست وزیر سابق تورگوت اوزال به خاطر توانایی منحصر به فردش در مذاکره با جهان در دولت ماند و با تاسیس حزب «مام میهن» و بدست آوردن اکثریت توانست ترکیه را دوباره دموکراسی پارلمانی برگرداند و در سال 1983 به عنوان نخست وزیر شد. در دوران اوزال ترکیه تغییر کرد. خلیل تورگوت اوزال علاوه بر معاونت نخستوزیری، سابقه کار در بانک جهانی و همینطور مدیریت در بخش خصوصی در کارنامه داشت و تحت حمایت ژنرالها پروژه تغییر جهت به سمت بازار جهان را آغاز کند و سرمایه اجتماعی قابل توجهی برای خود دست و پا کند و در سال 1989 به عنوان اولین رئیس جمهور غیرنظامی ترکیه انتخاب شود.
راهبرد صنعتی شدن با جایگزینی واردات (Import Substitution Industrialization) به معنی حمایت از صنعت داخل در برابر رقابت بینالملل، بخش خصوصی ناکارآمدی ایجاد کرده بود که کالاهایی گران و بیکیفیت برای مصارف داخلی تولید میکرد. این بخش در واردات ماشینآلات خارجی به دولت وابسته بود. دیدگاه او درباره دولت، یادآور اصول حزب دموکرات بود:
«دولت قوی، دولت پدرسالار نیست. هدف، غنای ملت است نه غنای دولت. اگر مردم ثروتمند باشند دولت هم ثروتمند میشود»
اوزال دریافت که با افول شوروی و پیدایش بازارهای جدید در منطقه، بهترین فرصت است که اقتصاد ترکیه را با همکاری نهادهای مالی بینالملل از اقتصادی درونگرا و دروننگر به اقتصادی برونگرا و بروننگر تبدیل کند. به بیان دیگر با ورود سرمایههای خارجی اقتصاد کشورش را صادراتمحور کند. در آن زمان ایران سخت درگیر جنگ هشت ساله با عراق بود.
در دهه هشتاد میلادی، شهرهای غیر از استانبول و آنکارا نیز رونق گرفتند. «ببرهای آناتولی» جان گرفتند. صادرات ترکیه هفت برابر شد. افزایش ورود گردشگران از 1.5 به 5 میلیون نفر در سال احساس مردم را نسبت به کشورشان تغییر داد.
در سال 1989 وقتی دیوار برلین فرو ریخت و طومار شوروی در هم پیچید، کنعان اِورن، رهبر بیرحم کودتای 1980 پس از 9 سال اجرای سیاست مشت آهنین در مقام رییس جمهور، قدرت را به رئیس جمهور منتخب تورگوت اوزال اولین رئیس جمهور غیرنظامی ترکیه واگذار و خود را بازنشست کرد.
اوزال هرچه بیشتر قدرت میگرفت به چالش کشیدن ژنرالها و متحد کردن کشور برایش امکانپذیرتر میشد، با این حال او نیز از اتهام فساد سیاسی و اصلاحات اقتدارگرایانه، ناپایدار و غیرساختاری مبرا نبود. در سال 1993 هنگامی که اوزال میخواست مذاکرات را با شورشیان کرد پ.ک.ک. آغاز کند ناگهان بیمار شد و بعد از یک ماه در حالیکه 65 سال بیشتر نداشت درگذشت. مرگ اوزال مشکوک بود. شواهدی بر مسمومیت در خونش وجود داشت اما چگونگی مرگ حتی با نبش قبرش و کالبد شکافی در سال 2012 نیز مشخص نشد.
«اجاغین سونسون کنعان اورن!»
برفو آنه (ننه برفی) نمادی است از «مادرانِ شنبه»، مادرانی که فرزندان خود را در کودتای1980 از دست دادند و خواستار اجرای عدالتاند و برخی مثل برفو آنه هیچ گاه جنازه آنها را تحویل نگرفتند. «اجاقت خاموش باد کنعان اورن» نفرینی است که برفو آنه مادر جمیل با چشمی اشکبار خطاب به کنعان اورن بر زبان میآورد. +
کنعان اورن اما با مصونیتی که در تغییرات 1982 قانون اساسی برای خود به وجود آورده بود بعد از واگذار کردن ریاست جمهوری به تورگوت اوزال بقیه عمرش را در تنهایی گذراند و نقاشی کشید.
در میدان تاریخ، قضاوت آسان نیست. چه کسی میتواند بگوید اگر کودتای 1980 اتفاق میافتاد سرنوشت کشور چه میشد؟ از طرف دیگر دفاع از کودتا نیز چندان آسان نیست به ویژه آنکه بدانیم بعد از مرگ تورگوت اوزال در دهه 1990 کم و بیش دوباره به وضعیت سالهای پیش از کودتای 1980 برمیگردد.
نرخ تورم ترکیه ۱۹۹۵ - ۱۹۶۵ |
مقایسه تاریخ معاصر ترکیه از آمدن آتاتورک تا کودتای 1980 با تاریخ معاصر ایران از آمدن رضاخان تا انقلاب 57 اشتراکات زیادی را به ویژه در دهههای نخست وقتی آتاتورک و رضاشاه پروژه مدرنیزاسیون کشورهایشان را در پیش گرفتهاند و برخی کشمکشهای بعدی در مقابلۀ بخشهای انتخابی و غیرانتخابی قدرت به ذهن متبادر میکند، با این وجود پرسشی تامل برانگیز در اتفاقات 1980 دو کشور وجود دارد:
چرا ترکیه و ایران علی رغم آغاز مشابهشان در ابتدای قرن بیستم و در پیش گرفتن مسیرهای کموبیش شبیه به یکدیگر، انجامی متمایز پیدا میکنند؟ به بیان دیگر چه میشود که ارتش وقتی در ترکیه کیان حکومت را در خطر ه میبی کودتا و در ایران اعلام بیطرفی میکند؟
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر