۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۱, شنبه

منتصبَ القامةِ أمشي




مارسل خلیفه



منتصبَ القامةِ أمشي
مرفوع الهامة أمشي
في كفي قصفة زيتونٍ
وعلى كتفي نعشي
وأنا أمشي وأنا أمشي....

قلبي قمرٌ أحمر
قلبي بستان
فيه العوسج
فيه الريحان
شفتاي سماءٌ تمطر
نارًا حينًا حبًا أحيان....
في كفي قصفة زيتونٍ
وعلى كتفي نعشي
وأنا أمشي وأنا أمشي...

سمیح القاسم  2014 - 1939
* * *

راست‌قامت راه می‌روم
سرافراز راه می‌روم
شاخه‌ی زیتون در دستم
و پیکرم بر روی دوشم

و من راه می‌روم

قلبم چون ماه سرخ‌گون
قلبم چون باغ و بستان
با سبزه‌ها و ریحان‌ها
و لبانم چون ابر
گاهی آتش می‌بارد و اغلب عشق

راست‌قامت راه می‌روم
سرافراز راه می‌روم
شاخه‌ی زیتون در دستم
و پیکرم بر روی دوشم

و من راه می‌روم

(ترجمه از ایمان)
* * *





I'm walking tall
I'm walking with my head held high

I carry an olive branch in my hand
And my corpse on my shoulders
As I walk and walk

My heart is a red moon
My heart is a garden
Full of boxthorn and basil 

My lips are a sky that rains fire sometimes and sometimes love

There's an olive branch in my hand
And my corpse is on my shoulders
As I walk and walk