۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

گل و لای

    اینجا شخصیتی پیدا کرده زیاده میان ذهن و زبان و عین.. نمی‌دانم غبار بنشسته را فرو برم یا آب از نهاد برآورم و در خاک‌راهِ برآشفته باز بر زنم؛ اقلیم برآمده را سفالینه کوزه‌ای بر سر زنم و بدان آب‌کوزه باز پوست بر پوست بر پوست برساغر بر زنم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر